جهت عضویت در کانال تلگرام کلیک نماییددریافت فوری آخرین اخبار و اطلاعیه ها

شکاف ۱۲ نمره‌ای معدل؛ نشانه بحران عدالت در نظام آموزشی

تحلیلگر آموزشی از شکاف ۱۲ نمره‌ای معدل دانش‌آموزان مناطق مختلف و ناعدالتی ساختاری در نظام آموزشی پرده برداشت. بررسی دلایل افت معدل از توزیع ناعادلانه امکانات تا سیاست‌های نادرست تربیت معلم.

تحلیل دلایل افت معدل دانش‌آموزان: از ناعدالتی آموزشی تا سیاست‌گذاری نادرست
یک پژوهشگر نظام آموزشی با تحلیل نتایج امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۴، از شکاف ۱۲ نمره‌ای معدل بین دانش‌آموزان مناطق مختلف کشور خبر داد و تاکید کرد: این اختلاف فاحش نشان‌دهنده ناعدالتی ساختاری در نظام آموزشی است که با گذشت ۱۴ سال از تصویب سند تحول بنیادین، نه تنها بهبود نیافته بلکه عمیق‌تر شده است.

شکاف آموزشی فاجعه‌بار؛ از معدل ۳ تا ۱۵ در یک کشور
به نوشته اخبار فرهنگیان، حجت‌الله بنیادی با اشاره به داده‌های مرکز سنجش آموزش و پرورش اعلام کرد: دانش‌آموزان شهرستان میرجاوه در سیستان و بلوچستان با معدل ۵.۲۶، در مقابل دانش‌آموزان منطقه ۶ تهران با معدل ۱۴.۸۴ قرار دارند. این اختلاف ۹.۵۸ نمره‌ای نشان‌دهنده عمق فاجعه بی‌عدالتی آموزشی است. حتی در یک استان نیز شاهد اختلاف ۷.۵ نمره‌ای بین مناطق مختلف هستیم.

مدارس سمپاد؛ نماد ناعدالتی یا موتور محرک کیفیت؟
این پژوهشگر به توزیع ناعادلانه مدارس سمپاد در کشور اشاره کرد: در حالی که ۴۷۰ شهرستان داریم، تنها ۷۴۰ مدرسه سمپاد وجود دارد که بسیاری در مراکز استانها متمرکز شده‌اند. سهم سه دهک درآمدی بالا از رتبه‌های برتر کنکور ۵۵ درصد است، در حالی که هفت دهک دیگر تنها ۴۵ درصد سهم دارند.

نقد سیاست‌های تربیت معلم؛ از دانشگاه فرهنگیان تا استخدام‌های بی‌ضابطه
بنیادی به ضعف سیستم تربیت معلم اشاره کرد: “با تأسیس دانشگاه فرهنگیان، ظرفیت تربیت معلم نصف شد و ما شاهد استخدام بیش از ۲۰۰ هزار معلم از میان دانش‌آموختگان سایر دانشگاه‌ها بودیم.” وی پرسید: “چرا فردی که چهار سال در رشته آموزش شیمی تحصیل کرده، باید به عنوان آموزگار ابتدایی استخدام شود؟”

رتبه‌بندی معلمان؛ از اهداف اصیل تا انحراف به بازار جعل مقاله
این استاد دانشگاه به انحراف در نظام رتبه‌بندی معلمان اشاره کرد: “به جای برگزاری دوره‌های آموزشی مبتنی بر نیاز معلمان، شاهد ایجاد بازار جعل و فروش کتاب و مقاله شده‌یم.” همچنین ناعدالتی در نظام پرداخت معلمان، انگیزه و کیفیت تدریس را تحت تأثیر قرار داده است.

پیشنهادهای اصلاحی؛ از حذف تنوع مدارس تا تمرکز سیاست‌گذاری
بنیادی راه حل اساسی را در “حذف تنوع مدارس و تمام امتیازات خاص مدارس سمپاد، نمونه دولتی و شاهد” دانست. وی همچنین پیشنهاد کرد: “سیاست‌گذاری آموزشی باید در اختیار یک مرجع واحد قرار گیرد و اعضای شوراها در قبال تصمیمات خود مسئولیت قانونی داشته باشند.”

سخن پایانی: لقمه دور سر چرخاندن نظام آموزشی
به گفته این پژوهشگر، نظام آموزشی با وجود تمام منابع و امکانات موجود، به دلیل سیاست‌گذاری نادرست همچنان “لقمه را دور سرش می‌چرخاند”. حل این بحران نیازمند عزم ملی و بازنگری اساسی در ساختار آموزشی است.

به نظر شما اولویت اول برای حل بحران عدالت آموزشی چیست؟
آیا با حذف مدارس خاص و توزیع عادلانه‌تر منابع موافقید؟ دیدگاه‌ها و پیشنهادات خود را در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.

 

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها