آمار نگران کننده ترک تحصیل یک میلیون دانش آموز در ایران

طبق آمار رسمی، بیش از یک میلیون دانش آموز در سال ۱۴۰۱ ترک تحصیل کرده اند. فقر، بی انگیزگی و کمبود معلم از مهم ترین دلایل این بحران هستند.
بر اساس گزارش مرکز آمار، در سال ۱۴۰۱ بیش از یک میلیون دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی ترک تحصیل کرده اند. این آمار نگران کننده همراه با کمبود ۳۳۵ هزار معلم، نشان دهنده یک بحران جدی در نظام آموزشی کشور است.
آمار هشداردهنده ترک تحصیل در مقاطع مختلف
به نوشته اخبار فرهنگیان و طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۱، آمار ترک تحصیل دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی به صورت نگران کننده ای بالا بوده است. در مقطع ابتدایی بیش از ۱۷۵ هزار دانش آموز، در مقطع متوسطه اول حدود ۱۹۸ هزار دانش آموز و در مقطع متوسطه دوم نیز حدود ۵۵۷ هزار دانش آموز ترک تحصیل کرده اند. این ارقام در مجموع به بیش از یک میلیون دانش آموز می رسد که همراه با کمبود ۳۳۵ هزار معلم، نشانه ای از وقوع یک بحران آموزشی در کشور است.
علل اصلی ترک تحصیل دانش آموزان چیست
بر اساس تحلیل های کارشناسی، می توان پنج عامل اصلی را برای این پدیده نگران کننده برشمرد. اولین عامل بی انگیزگی در تحصیل و روشن نبودن آینده پس از آن است که تحصیل را از امری معنی دار به کنشی بی سرانجام تبدیل کرده است. دومین عامل فقر در محیط خانواده است که ادامه تحصیل را از توان سبد خانوار خارج کرده است. بسیاری از خانواده ها توان تامین هزینه های مستقیم و غیرمستقیم تحصیل فرزندان خود را ندارند.
مشکلات درون مدرسه و تاثیرات محیطی
سخت گیری های بی مورد درون مدرسه نیز از دیگر عوامل موثر در ترک تحصیل دانش آموزان است. این سخت گیری ها شوق حضور در مدرسه را از دانش آموزانی که در سنین کودکی و نوجوانی طالب شادی هستند، می گیرد. همچنین زرق و برق های مادی افراد کم تحصیل کرده که در جامعه دیده می شود، به عنوان یک عامل انحرافی فکری عمل می کند و دانش آموزان را از آینده نگری تحصیلی به حال بینی موقتی سوق می دهد.
مشکلات زیرساختی و امکانات آموزشی
فراهم نبودن سخت افزارهای آموزشی و دشواری های حضور در مدرسه از دیگر عوامل موثر در ترک تحصیل دانش آموزان است. نبود سقف بالای سر مناسب و حداقل های امکانات رفاهی در بسیاری از مدارس، به ویژه در مناطق محروم، از جمله این مشکلات است. وقتی دانش آموزان مدارس غیربرخوردار را با مدارس برخوردار مقایسه می کنند، این نابرابری آنها را وادار می کند که عطای مدرسه را به لقایش ببخشند و ترک تحصیل کنند.
ضرورت اقدام فوری و دوری از فرافکنی
تا زمانی که اراده ای جدی و دور از فرافکنی برای حل یکباره این مشکلات به میدان نیاید، باید شاهد افزایش سال به سال این آمار نگران کننده باشیم. استفاده مکرر از این بهانه که “یک شبه نمی توان مشکلات را حل کرد” نمی تواند توجیه کننده ادامه این روند نزولی باشد. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از مکان های عمومی و فرهنگی که به صورت نیمه بهره بردار هستند، می توانند به عنوان فضای آموزشی مورد استفاده قرار گیرند.
این آمار هشداردهنده نشان می دهد که نظام آموزشی کشور با چالشی بزرگ روبرو است. بدون سرمایه گذاری جدی در زیرساخت های آموزشی، تامین معلمان کافی و ایجاد انگیزه در دانش آموزان، این بحران در سال های آینده شدیدتر خواهد شد. توجه به مناطق محروم و بازنگری در روش های آموزشی موجود از ضروریات حل این مشکل است.


