چطور ترسهای کودکان را بشناسیم و با اختلالات اضطرابی یا فوبیا مقابله کنیم؟

چگونه بفهمیم که فرزندمان دچار اختلال اضطرابی است؟
ترسهای دوران کودکی بخشی طبیعی از رشد انسان هستند. بسیاری از ما خاطراتی از ترس از تاریکی، هیولاهای خیالی یا جدایی از والدین در کودکی داریم که معمولاً با گذر زمان این نگرانیها کاهش مییابند. اما گاهی اوقات این ترسها به سطحی میرسند که میتوانند ناتوانکننده باشند و تبدیل به اختلالات اضطرابی یا فوبیا شوند. در این شرایط، والدین ممکن است در تشخیص طبیعی یا غیرطبیعی بودن این اضطرابها دچار سردرگمی شوند.
اختلالات اضطرابی درماننشده میتوانند پیامدهای جدی برای سلامت روانی کودک در بزرگسالی داشته باشند. شناخت علائم این اختلالات و آگاهی از نحوه مدیریت آنها برای والدین ضروری است.
ترسهای رایج در کودکان و مراحل مختلف رشد
وندی سیلورمن، مدیر برنامه اختلالات اضطرابی در دانشگاه ییل، معتقد است که ترسهای کودکان در مراحل مختلف رشد طبیعی است و معمولاً با عوامل ژنتیکی، تجربههای منفی یا مشاهده رفتارهای دیگران تقویت میشوند. در اینجا به برخی از این ترسهای رایج بر اساس سن اشاره میکنیم:
نوزادان و کودکان نوپا: ترس از صداهای بلند، افراد ناآشنا و جدا شدن از والدین کاملاً طبیعی است.
کودکان پیشدبستانی: در این سنین، کودکان با تخیل قوی ممکن است از هیولاها، ارواح یا حیوانات کوچک بترسند.
نوجوانان: با افزایش آگاهی از دنیای واقعی، اضطراب اجتماعی شایعترین نگرانی آنها میشود. نوجوانان ممکن است از قرار گرفتن در معرض قضاوت دیگران دچار استرس شوند.
چگونه تفاوت بین ترس طبیعی و اختلال اضطرابی را تشخیص دهیم؟
برای تشخیص اینکه آیا اضطراب کودک به سطح اختلال رسیده است یا نه، متخصصان معیارهای فراوانی، شدت و مدت زمان را بررسی میکنند:
فراوانی: آیا این ترس تنها گاهی اوقات بروز میکند یا بهطور روزمره مشاهده میشود؟
شدت: واکنش کودک چقدر شدید است؟ آیا این ترس باعث اجتناب کامل از فعالیتهای روزانه میشود؟
مدت زمان: اگر یک ترس حداقل شش ماه ادامه یابد، ممکن است بهعنوان اختلال اضطرابی در نظر گرفته شود.
به گفته سیلورمن، منتظر ماندن برای شش ماه ممکن است در برخی موارد غیرمنطقی باشد. اگر این اضطراب بر عملکرد خانوادگی، تحصیلی یا اجتماعی کودک تأثیر گذاشت، بهتر است هرچه سریعتر با یک متخصص مشورت شود.
چگونه از کودکان خود در برابر اضطراب حمایت کنیم؟
والدین نقش کلیدی در مدیریت اضطراب کودکان دارند. مواجهه با ترسها و الگوی رفتاری سالم میتواند به کودکان کمک کند تا با ترسهای خود کنار بیایند. در ادامه به برخی از روشهای مؤثر اشاره میکنیم:
تأیید احساسات کودک: به کودک اطمینان دهید که احساس ترس طبیعی است، اما درعینحال به او کمک کنید تا درک بهتری از خطرات واقعی داشته باشد.
گفتوگوی باز و صادقانه: بهویژه در مورد ترسهای واقعی مانند بلایای طبیعی، با کودک صحبت کنید و اقدامات لازم در مواقع اضطراری را توضیح دهید.
اجتناب از رفتارهای محافظتی: دور نگه داشتن کودک از موقعیتهای اضطرابزا ممکن است موقتاً او را آرام کند، اما در بلندمدت این ترسها را تقویت میکند.
تشویق به مواجهه با ترس: از تقویت مثبت برای تشویق کودک به مقابله با ترسهایش استفاده کنید.
درمان اضطراب کودکان؛ چه زمانی به متخصص مراجعه کنیم؟
اگر اضطراب کودک بیش از شش ماه ادامه داشت یا بر عملکرد او تأثیر منفی گذاشت، مشاوره با یک روانشناس کودک ضروری است. در اینجا برخی از روشهای مؤثر درمانی برای اضطراب آورده شده است:
درمان شناختی-رفتاری (CBT): یکی از مؤثرترین روشهای درمانی که به کودکان کمک میکند الگوهای فکری خود را تغییر دهند و با ترسهایشان روبهرو شوند.
مواجههدرمانی: این روش شامل معرفی تدریجی عامل ترس در یک محیط کنترلشده است. برای مثال، کودکانی که از حیوانات میترسند، ابتدا تصاویر حیوانات را مشاهده میکنند و سپس بهتدریج با حیوانات واقعی آشنا میشوند.
حمایت خانوادگی: نقش والدین در طول درمان حیاتی است. همراهی کودک در جلسات مواجههدرمانی میتواند به او اطمینان خاطر بیشتری بدهد.
جمعبندی
اختلالات اضطرابی در کودکان اگر زود تشخیص داده شوند، کاملاً قابل درمان هستند. والدین باید با دقت به علائم فرزندان خود توجه کرده و در صورت لزوم از مشاوره حرفهای استفاده کنند. همچنین، تعامل مثبت و گفتوگوی باز با کودک میتواند در کاهش اضطرابهای او بسیار مؤثر باشد.