فقر آموزشی در مدارس ایران؛ چرا دانشآموزان از جهان عقب ماندهاند؟

آمارهای رسمی از وضعیت نگرانکننده یادگیری در مدارس ایران حکایت دارند. نتایج آزمونهای بینالمللی نشان میدهند که بخش زیادی از دانشآموزان حتی به حداقل استاندارد یادگیری نرسیدهاند. آیا نظام آموزشی ایران دچار بحران کیفی شده است؟
ضعف جدی در مهارتهای پایه؛ زنگ خطر برای آینده
بررسیها در آزمونهای بینالمللی تیمز (TIMSS) و پرلز (PIRLS) حاکی از آن است که:
۴۰ درصد دانشآموزان ایرانی به حداقل سطح یادگیری در خواندن، ریاضی و علوم نرسیدهاند.
بیش از ۷۰ درصد عملکردی پایینتر از میانگین جهانی دارند.
ایران در این آزمونها در رده کشورهای ضعیف قرار دارد.
این دادهها نشاندهنده یک واقعیت تلخ است: رشد کمی بدون کیفیت.
فقر یادگیری؛ فراتر از نابرابری آموزشی
به نوشته اخبار فرهنگیان، وقتی اکثریت دانشآموزان پایینتر از استانداردهای جهانی قرار میگیرند، دیگر نمیتوان فقط از نابرابری صحبت کرد. ما با فقر شدید آموزشی مواجهیم؛ مشکلی که ناشی از:
گسترده شدن فقر اقتصادی،
کیفیت پایین آموزش،
و ناتوانی نظام آموزشی در ارتقای مهارتهای پایه است.
آمارهای نگرانکننده بازماندگان از تحصیل
براساس آمارهای رسمی:
بیش از ۹۳۰ هزار کودک و نوجوان در کشور از تحصیل بازماندهاند.
پوشش تحصیلی در دبستان بالای ۹۵٪ است، اما در متوسطه اول ۹۰.۱٪ و در متوسطه دوم تنها ۸۰٪.
سیستان و بلوچستان؛ نماد بحران آموزشی
بر اساس دادههای مرکز آمار:
۵۸.۴٪ از جمعیت زیر ۲۴ سال در سیستان و بلوچستان، دیپلم ندارند.
پس از آن، آذربایجان غربی (۴۱٪) و گلستان (۳۸٪) بیشترین آمار ترک تحصیل را دارند.
میانگین نمرات خرداد ۱۴۰۳ نیز برای استانهای سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان پایینترین بوده است.
ترک تحصیل؛ روندی صعودی و هشداردهنده
طبق سالنامه آموزش و پرورش، آمار ترک تحصیل در سالهای اخیر به شرح زیر است:
سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹:
ابتدایی: ۲۱۰,۲۲۱ نفر
متوسطه اول: ۲۰۴,۷۳۵ نفر
متوسطه دوم: ۵۶۵,۹۱۵ نفر
سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸:
مجموع بازماندگان: ۹۸۰,۸۷۱ نفر
انصرافیها: ۲۷۰,۵۵۵ نفر
چه باید کرد؟ راهکارها کجایند؟
برای برونرفت از این وضعیت، نظام آموزشی نیازمند یک تحول عمیق است:
بازنگری در محتوای آموزشی
ارتقاء کیفیت معلمان و زیرساختها
مقابله با فقر و نابرابری آموزشی
سرمایهگذاری هدفمند در استانهای محروم